سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش دلتنگی را نام کوچکی بود تا به جان می خواندمش.................
عشق هرگز نمی میرد - رایحه خوش
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 97265
بازدید امروز : 99
........... درباره خودم ...........
عشق هرگز نمی میرد - رایحه خوش
........... لوگوی خودم ...........
عشق هرگز نمی میرد - رایحه خوش
..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
.......جستجوی در وبلاگ .......

........... دوستان من ...........
پژواک دل
ناقوس مستان
عاشق بی معشوق
اشک غم
دوستان
تنهای تنها

............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

............. بایگانی.............
زمستان 1385
پاییز 1385
تابستان 1385

 
  • عشق هرگز نمی میرد

  • نویسنده : مهم نیست:: 85/8/14:: 11:50 عصر

    از من سوال کردی آیا عشق فراموش شدنی است؟ آیا محبت از یاد خواهد رفت؟ و یا کمتر خواهد شد؟

     میدونم که یه کم میترسی هرگز هرگز مهربانم ما عشقمان را از دست نخواهیم داد تا خودمان نخواهیم

    آری هر وقت فکر ما و جسم ما احساس کرد برای عاشقی دیگر مجالی نمیخواهد آن روز عشق خواهد مرد شاید هم نیمه جانی از آن باقی بماند

    اما این را به خوبی میدانم که عشق جنون آمیز شاید جای خود را به مهر و محبت وافر بدهد اما بدون جایگزین شدن نخواهد مرد.

    صبح به من گفتی : حتی اگر روزی این عشق کمتر شود به خاطر این روزهای خوشی که با هم داشیم (در این ایام) برایم قابل تحمل است و تحمل خواهم کرد، بسیار از تو خوشنود شدم.

    ولی گلکم از خدایم میخواهم
    که به ما نیروئی بدهد عظیم ‍،که در ته همه مشکلات تپش ضربان عشق را بشنویم و اگر داشت از کار می افتاد به او شکی بدهیم
    یا از کمکهای اولیه کمکی بگیریم و نفسی مصنوعی به او بدهیم و او را دوباره به زندگیمان برگردانیم

    مهربان شیرینم میخواستم از تو خواهش کنم اگر کاری میکنم که از عشق تو میکاهد به خاطر عشقمان به من بگوئی تا سوهانی بر روح عشقمان نکشم و من نیز برای تو چنین خواهم بود.

    اگر این آیه که میگوید مومنان آینه همند را خوانده ای باید بگویم تو آئینه ای بسیار صاف و صیقلی هستی میتوانم خود را در تو ببینم اگر ببینم ذره ای از مهر تو کم شود خواهم فهمید که انعکاس عملی است نادرست از جانب من ، پس در رفع آن خواهم کوشید و از تو نیز چنین میخواهم.

    عزیز جان مهربانم اشتباهات کوچک وقتی جمع میشوند و بازگو نمیشوند گاهی به دردی جانکاه تبدیل میشوند که به راحتی از آن نمیتوان گذشت بیا با هم کوچکترین حرفمان را هم بازگو کنیم.

    بیا ای تکیه گاه روزهای سخت
    با من سخنان خوبت را بگو و مرا عاشق تر کن همانگونه که تا کنون بر عشقم افزوده ای باشد که از تو به خاطر تمام خوبی هایت اگر اندکی بی مهری دیدم بر تمام محبتت ببخشایم و صد البته که به خود نیز چنین خواهم آموخت که برای تو بهترین سخنانم را بگویم تا اگر روزی روزگاری ناراحتت کردم به خاطر تمام عشقم مرا ببخشائی.

    دوستت دارم و این را تو بهتر میدانی و میخواهم همیشه دوستت بدارم    و از تو نیز چنین میخواهم خدایا به ما در این راه سخت کمک کن ما جز تو هیچ تکیه گاه مطمئنی نداریم.


    نظرات شما ()